از طریق منوی جستجو مطلب مورد نظر خود در وبلاگ را به سرعت پیدا کنید
آموزش های تصویری آفت وجود من است
سرفصلهای مطلب
آموزش های تصویری آفت وجود من است
ما همه آنجا بوده ایم. شما یک ایده دارید، چیزی که به نظر می رسد برای پروژه فعلی شما کاملاً کار کند. این راه حل ایده آل است. هیچ چیز نمی تواند بهتر از این مناسب باشد.
به جز اینکه دقیقاً مطمئن نیستید که چگونه آن ایده را اجرا کنید. شما می توانید آن را در ذهن خود ببینید و مطمئن هستید که باید از انیمیشن های CSS3 یا Canvas یا فن آوری های دیگری استفاده کنید که هنوز 100٪ با آن آشنا نیستید.
شما در اینجا چند گزینه دارید. می توانید به استخدام شخص دیگری برای انجام کدنویسی برای شما نگاه کنید. به جز اینکه ممکن است مشتری شما بودجه اضافی را برای انجام این کار تایید نکند، که به این معنی است که شما در سود خود (به طور بالقوه بسیار زیاد) کاهش خواهید یافت.
می توانید ایده را کنار بگذارید و چیز دیگری را کشف کنید. این به طور کلی آخرین راه حل است، و علاوه بر این: این ایده است کامل!
یا می توانید یاد بگیرید که خودتان این کار را انجام دهید.
اگر مانند بسیاری از طراحان خارج از کشور هستید، آخرین مورد همان چیزی است که به دنبال آن خواهید رفت. این بدان معناست که احتمالاً میخواهید به اینترنت مراجعه کنید تا ببینید آیا کسی قبلاً کاری را که شما میخواهید انجام دهید انجام داده است (هشدار اسپویلر: احتمالاً انجام داده است).
در حال حاضر، آخرین باری که برای یک “چگونه” به صورت آنلاین جستجو کردم، تعداد زیادی نتیجه به من ارائه شد. بسیاری از این نتایج تلخ هستند (بله، حتی آنهایی که هستند روی اولین page از گوگل، باورش سخت است، می دانم).
سپس نتایج مناسبی خواهید داشت. آنهایی که به نوعی به شما می گویند آنچه شما باید بدانید. اگر خوش شانس باشید، حتی ممکن است چند نتیجه واقعاً خوب داشته باشید که دقیقاً به شما می گوید به چه چیزی نیاز دارید.
اما اغلب امیدوارکنندهترین پیوندهای «چگونه» به آموزشهای ویدیویی است. و این ما را به کل این موضوع می رساند: چرا آموزش های ویدیویی بدترین راه ممکن برای بسیاری از افراد برای یادگیری هر چیزی است.
آموزش های ویدیویی چه اشکالی دارد؟
ایده پشت یک آموزش ویدیویی این است که بسیاری از افراد با نشان دادن روش انجام کارها، یاد می گیرند که آنها را انجام دهند. و در زندگی واقعی، این بسیار منطقی است.
رابطه استاد و شاگرد قرن هاست که وجود داشته است. ایده این است که یک کارآموز از طریق مشاهده کار و سپس با دادن بازخورد به تلاش های اولیه شاگرد، دست اول از کسی که قبلاً در یک حرفه تسلط دارد یاد می گیرد.
آیا مقایسه این با آموزش های ویدیویی مدرن مشکلی را می بینید؟ در رابطه استاد و شاگرد، دادن و گرفتن وجود دارد. شاگرد نه تنها مشاهده می کند، بلکه فرصت طرح سوال و دریافت بازخورد را نیز دارد.
عنصر زمان نیز وجود دارد. کارآموزان عموماً برای مدتی چند سال نزد استادان تحصیل می کردند. آنها صدها بار استاد را مشاهده کردند که کارشان را انجام میداد، و سپس این فرصت را داشتند که دهها یا صدها بار خودشان کار را انجام دهند تا اینکه به عنوان استاد شناخته شوند.
آموزش های ویدیویی چنین زمانی را ارائه نمی دهند. ایده این است که یک یا شاید دو بار ویدیو را تماشا کنید و سعی کنید آن را دنبال کنید. جای تعجب نیست که کاربران ناامید شوند.
ممکن است بخواهید آموزش های ویدیویی را به جای یک محیط کارآموز استاد، بیشتر به یک محیط کلاس درس تشبیه کنید. اما مؤثرترین معلمان به سادگی سخنرانی نمی کنند (که عملاً همان کاری است که یک آموزش ویدیویی انجام می دهد). آنها کلاس خود را درگیر میکنند، سؤال میپرسند، به دانشآموزانشان اجازه میدهند سؤال بپرسند، و درسهای خود را متناسب با سرعت کسانی که تدریس میکنند تنظیم میکنند.
آموزش های ویدیویی هیچ یک از این گزینه ها را ارائه نمی دهند. آنها به خصوص جذاب نیستند روی هر چیزی جز سطحی ترین سطح و به غیر از توانایی کاربر برای مکث/پیمایش/پخش ویدیو، تنظیمات کمی وجود دارد.
آموزش های تصویری نیازهای دانش آموز را نادیده می گیرد
آموزش های ویدیویی واقعاً نیازهای زبان آموز را در نظر نمی گیرند. درعوض، ویدئوها به سبک و سرعتی انجام میشوند که بهترین کار را برای آنها دارد معلم.
شخصی که آموزش می دهد با سرعتی که راحت ترین کار را دارد پیش می رود. آنها ممکن است قسمتهایی را که دانشآموز سؤال میکند، نادیده بگیرند، یا زمان زیادی را صرف صحبت در مورد چیزهایی کنند که اکثر دانشآموزان از قبل با آنها آشنا هستند. چند بار خواسته ایم از طریق یک آموزش فوروارد کنیم، اما می ترسیم چیزی را که واقعا مهم است از دست بدهیم؟
و روی از طرف دیگر، چند بار مجبور شدهایم چیزی را دوازده بار تکرار کنیم تا بفهمیم معلم چه میگوید؟ بسیار ناکارآمد است.
آموزش های ویدئویی نیز اغلب به طرز باورنکردنی ناخوشایند هستند. هر چند وقت یکبار می خواهید یاد بگیرید که کاری را انجام دهید در حالی که گوش دادن به صدا گزینه خوبی نیست؟ چند وقت یکبار هستید روی لپ تاپ شما در حال اجرا روی باتری بدون جای مناسب برای شارژ مجدد، و مجبور شده اید منابع گرانبها را صرف تماشای یک ویدیو هدر دهید تا چیزی یاد بگیرید که خواندن دستورالعمل های آن یک دقیقه یا کمتر از شما زمان می برد؟ این هم اتلاف وقت و هم منابع است.
موارد بسیار کمی برای آموزش ویدیویی مناسب هستند
چیزی که بارها و بارها متوجه شده ام این است که آموزش های ویدیویی اغلب برای چیزهایی استفاده می شود که کاملاً و کاملاً برای آموزش ویدیویی مناسب نیستند. مواردی مانند برنامه ریزی مالی ایجاد کل طرح بندی وب سایت. ویرایش ویدیو.
اگر موضوعی پیچیده باشد، پس دنبال کردن یک فیلم آموزشی تقریباً غیرممکن است. اینجاست که تعداد زیادی اسکرین شات و متن ایده بهتری هستند. در یک ویدیوی کوتاه (کمتر از 30 ثانیه) اینجا یا آنجا مخلوط کنید، جایی که ممکن است برای دانشآموزان شما مفیدتر باشد که واقعاً چیزی را در عمل ببینند، اما در غیر این صورت، دنبال کردن یک درس متنی با تصویر بسیار آسانتر است. (در حالی که این یک آموزش طراحی نیست، این آموزش روی روکش کردن یک نمونه عالی از این فرمت است.)
اگر موضوعی خشک یا کسل کننده است (بپذیریم، مانند برنامه ریزی مالی)، احتمالاً متن منطقی تر خواهد بود. مردم میخواهند هر چه سریعتر از آن عبور کنند، به این معنی که بسیاری از چیزها را در متن مرور میکنند. آنها این گزینه را با ویدئو ندارند.
اگر انجام کاری نسبتاً آسان است، یک آموزش ویدیویی معمولاً اتلاف وقت بزرگ است. اگر کاری چهار مرحله طول میکشد تا کامل شود، میتوانم فهرست چهار نقطهای را خیلی سریعتر از آنچه شما توضیح دهید بخوانم و چیزی را به صورت ویدیویی به من نشان دهید. زمان من برای من مهم است، این با ارزش ترین منبعی است که دارم، پس چرا بخواهم هر یک از آن را تلف کنم؟
پس چرا آموزش های ویدیویی اینقدر رایج است؟
من فکر می کنم چند دلیل برای این وجود دارد. اول از همه، مردم دوست دارند صحبت های خود را بشنوند. آنها این ایده را دوست دارند که دیگران به آنها گوش دهند، و به مردم در آنچه (ضعیف) شبیه سازی یک نفر است، بیاموزند.روی- محیط یک یا کلاس درس به نظر میرسد که ویدیو قدرت بیشتری نسبت به متن به برخی از کاربران اینترنت میدهد، که به این معنی است که تقویتکننده بزرگی برای نفس سازنده است.
دوم، ضبط ویدیو آسانتر از نوشتن است، بهویژه وقتی در مورد فیلمبرداری از صفحه صحبت میکنیم. برای ایجاد یک فیلم آموزشی، تنها کاری که از نظر فنی باید انجام دهید این است که چیزی را نشان دهید و در مورد آن صحبت کنید (اگرچه ممکن است قسمت دوم آن حتی ضروری نباشد). نوشتن بیش از حد ما را به یاد مدرسه می اندازد، در حالی که ساختن یک ویدیو سرگرم کننده تر به نظر می رسد.
متأسفانه هیچ یک از اینها دلیل خوبی برای ایجاد آموزش های ویدیویی بدون دلیل قانع کننده دیگری برای انجام این کار نیست.
اگر کاملا اصرار دارید…
اگر کاملا اصرار دارید روی ایجاد یک فیلم آموزشی برای موضوع خود، در اینجا چند نکته برای قابل تحمل تر کردن آن وجود دارد.
- مطمئن شوید که موضوع شما مناسب است. این بدان معناست که باید چیزی باشد که با نمایش راحتتر آن را یاد بگیرید، در حالی که آنقدر پیچیده نباشد که بیننده شما دائماً نیاز به مکث و پخش مجدد بخشها داشته باشد.
- آموزش های بیش از حد فنی معمولاً برای ویدیو مناسب نیستند. هر چیزی که بیننده شما باید آن را دنبال کند تا بتواند آموزش را بفهمد/تکمیل کند، احتمالاً برای قالب آموزشی با کنترل کاربر بیشتر مناسب است.
- در صورت امکان رونوشت ارائه دهید. این یک نوع راهنمای مرجع سریع برای کسانی است که شاید نیاز به یادآوری در مورد روش انجام بخشی از آموزش شما داشته باشند، اما نمیخواهند همه چیز را دوباره تماشا کنند. همچنین برای کسانی که از طریق خواندن بهتر یاد می گیرند مفید است.
- جالبش کن! آموزش های خشک و خسته کننده زیادی وجود دارد که در آن راوی با یکنواخت ترین صدای ممکن صحبت می کند. اون پسر نباش
- اطمینان حاصل کنید که ضبط شما کیفیت بالایی دارد. هیچ چیز بدتر از صدای بد، یا تصاویر بصری که آنقدر تار هستند که نمی توانم بگویم شما چه کار می کنید نیست. برای یافتن بهترین ابزارهای موجود برای انواع آموزش هایی که ایجاد می کنید، وقت بگذارید.
- اطلاعات اضافی را قطع کنید. نیازی نیست یک یا سه دقیقه اول ویدیوی خود را صرف بگویید که قرار است به ما چه بگویید. ما قبلاً می دانیم! به همین دلیل است که ما تماشا می کنیم! اگر احساس میکنید توضیحی درست است، در عوض آن را در توضیحات ویدیو قرار دهید.
- از یک اسکریپت استفاده کنید. تمرین. اجازه ندهید که آموزش شما با “ام” و “آه” پر شود، یا اینکه دائماً در مورد کاری که انجام میدهید دست و پا میزنید. و اگر اشتباه کردید، آن را دوباره انجام دهید! فقط نگویید: “اوه، ببخشید، این اشتباه بود.”
آینده آموزش های ویدئویی
در آینده ای نه چندان دور، ویدئوهای تعاملی به یک منظره آنلاین بسیار رایج تر تبدیل خواهند شد. ما قبلاً موزیک ویدیوهای تعاملی، فیلمهای کوتاه تعاملی و برخی آموزشهای ویدیویی تعاملی داریم.
آموزش های ویدیویی که به کاربر کنترل بیشتری بر سرعت درس می دهد و همچنین ویژگی های دیگری را ارائه می دهد که محیط کلاس را بهتر شبیه سازی می کند (مانند بحث ها و ابزارهای حاشیه نویسی بهتر)، آموزش های ویدیویی را برای کسانی که به دنبال یادگیری واقعی چیزها هستند مفیدتر می کند.
نتیجه
فقط به خاطر تو می توان یک فیلم آموزشی ایجاد کنید، به این معنی نیست که باید. آن را با دقت در نظر بگیرید. تصمیم بگیرید که آیا محتوای شما به بهترین شکل در قالب ویدیو ارائه می شود یا به عنوان چیز دیگری. به احتمال زیاد، به عنوان چیز دیگری بهتر است.
و اگر شما کاملا باید یک آموزش ویدیویی ایجاد کنید، سپس موضوعی را پیدا کنید که مناسب آن باشد، نه برعکس!
نظرت چیه روی آموزش های تصویری؟ آیا از آنها لذت می برید؟ برای چه موضوعاتی؟ در نظرات به ما اطلاع دهید.
(برچسبها برای ترجمه
منتشر شده در 1403-01-25 20:11:02
منبع نوشتار