وبلاگ رسانگار
با ما حرفه ای باشید

سرور مجازی NVMe

“حداقل” در حداقل محصول قابل دوام چیست؟

0 11
زمان لازم برای مطالعه: 6 دقیقه


“حداقل” در حداقل محصول قابل دوام چیست؟

حداقل محصولات قابل دوام دارای ویژگی های کافی برای جذب پذیرندگان اولیه و اعتبار بخشیدن به ایده شما در مراحل اولیه چرخه عمر توسعه است. انتخاب یک گردش کار MVP می تواند به ویژه در محیط نرم افزار ارزشمند باشد زیرا به تیم ها کمک می کند تا در سریع ترین زمان ممکن بازخورد دریافت کنند، از آن یاد بگیرند و به آنها پاسخ دهند.

سوال این است که دقیقاً چگونه “حداقل” را در MVP تعریف می کنید؟ چگونه می دانید که ایجاد MVP شما به اندازه کافی اساسی است و در عین حال “قابل اجرا” است؟

تعریف حداقل محصول قابل دوام: مقدمه

مفهوم “حداقل محصول قابل دوام” از روش استارت آپ ناب که توسط اریک ریس. هدف MVP این است که به شرکت ها کمک کند تا به سرعت نسخه هایی از یک محصول را ایجاد کنند و در عین حال بینش های معتبر را از مشتریان برای هر تکرار جمع آوری کنند. شرکت ها ممکن است انتخاب کنند که حداقل محصولات بادوام را توسعه و عرضه کنند زیرا می خواهند:

  • محصولات جدید را در سریع ترین زمان ممکن به بازار معرفی کنید.
  • قبل از اختصاص بودجه زیادی به توسعه محصول، یک ایده را با کاربران واقعی آزمایش کنید.
  • ایجاد یک محصول رقابتی با استفاده از ارتقاء مکرر؛
  • یاد بگیرید که چه چیزی با بازار هدف شرکت طنین انداز می شود.
  • نسخه های مختلف یک محصول را کاوش کنید.

جدا از اینکه به شرکت شما اجازه می‌دهد ایده‌ای را برای یک محصول بدون ایجاد کل مفهوم از ابتدا تأیید کند، MVP همچنین می‌تواند تقاضا برای زمان و منابع شرکت را کاهش دهد. به همین دلیل است که بسیاری از استارت آپ های کوچکتر با بودجه محدود از MVP و استراتژی تولید ناب استفاده می کنند تا هزینه ها را تا حد امکان پایین نگه دارند.

تعریف MVP: حداقل محصول قابل دوام شما چه چیزی نیست

هنگامی که شما در حال ساخت یک محصول حداقل قابل دوام هستید، تنها بر توسعه “ضروری” ترین ویژگی هایی که باید در آن محصول باشد تمرکز می کنید. به عنوان مثال، ممکن است در حال ساخت یک برنامه خرید برای یک وب سایت باشید. برای اینکه این برنامه “قابل اجرا” باشد، باید به مشتریان اجازه دهد تا محصولات را جستجو کنند و آنها را به سبد خرید یا سبد خرید اضافه کنند. این برنامه همچنین به ویژگی پرداخت و اجزای امنیتی نیاز دارد.

با این حال، عملکردهای اضافی، مانند امکان ارسال سؤالات در مورد یک مورد به تیم خدمات مشتری یا ویژگی هایی که به مشتریان اجازه می دهد محصولات را به “لیست آرزوها” اضافه کنند، ممکن است فوراً ضروری نباشد. بخشی از تعریف حداقل محصول بادوام، درک چیزی است که نیست. به عنوان مثال، MVP این نیست:

  • یک نمونه اولیه: نمونه های اولیه اغلب در کنار MVP ها ذکر می شوند زیرا می توانند به اعتبارسنجی محصول در مراحل اولیه کمک کنند. با این حال، نمونه های اولیه معمولاً برای استفاده مشتریان در نظر گرفته نشده اند. نسخه «حداقل» یک محصول بادوام هنوز باید به اندازه کافی توسعه یابد تا مشتریان و کاربران بتوانند آن را آزمایش کنند و بازخورد ارائه کنند.
  • حداقل محصول قابل فروش: MVP وسیله‌ای برای یادگیری است که به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تکرارهای مختلفی از یک آیتم را در طول زمان ایجاد کنند. با این حال، حداقل محصول قابل فروش یک کالای کامل و آماده برای فروش است، با ویژگی ها یا «نقاط فروش» که شرکت می تواند برای متمایز کردن کالا از رقبا برجسته کند.
  • اثبات مفهوم: این یکی دیگر از ایده های مشابه اما متمایز از MVP است. اثبات اقلام مفهومی ایده ای را آزمایش می کند که شما باید تعیین کنید که آیا قابل دستیابی است یا خیر. معمولاً هیچ مشتری در این امر دخیل نیست process. در عوض، شرکت ها پروژه های کوچکی را برای ارزیابی قابلیت های فنی و امکان سنجی راه حل های تجاری ایجاد می کنند. گاهی اوقات می توانید قبل از رفتن به MVP از یک اثبات مفهوم استفاده کنید.

پیدا کردن حداقل در MVP شما

هنگام یافتن “حداقل” در حداقل محصول قابل دوام، چالش اصلی تضمین تعادل مناسب است. در حالت ایده آل، شما باید MVP خود را تا حد امکان ضروری، مقرون به صرفه و ساده باشد تا بتوانید در مدت زمان کوتاهی چندین تکرار ایجاد کنید. هر چه محصول ساده تر باشد، سازگاری با آن، ارائه آن به مشتریان و یادگیری از بازخورد آنها آسان تر است.

با این حال، توسعه‌دهندگان و رهبران کسب‌وکار نباید آنقدر درگیر تمرکز بر بخش «حداقل» محصول حداقل قابل دوام باشند که بخش مرکزی را فراموش کنند: «قابل اجرا». محصول شما هنوز باید به هدف خاصی دست یابد.

بنابراین، چگونه می توانید حداقل MVP خود را پیدا کنید؟

1. در مورد هدف یا هدف خود تصمیم بگیرید

ابتدا باید مشخص کنید که محصول شما باید چه کاری انجام دهد تا قابل اجرا تلقی شود. امیدوارید با محصول جدیدتان به چه هدف یا هدفی برسید؟ به عنوان مثال، در مثالی که در بالا ذکر کردیم، جایی که شما در حال ایجاد یک برنامه خرید تجارت الکترونیک هستید، اساسی‌ترین کاری که برنامه باید انجام دهد این است که به مشتریان اجازه خرید و خرید اقلام از طریق تلفن هوشمند را بدهد.

نقطه فروش کلی محصول یا خدمات خود را در نظر بگیرید و در مقایسه با ویژگی های ضروری تصمیم بگیرید که “خوب داشتن” چیست. به عنوان مثال، برنامه AR شما باید به افراد اجازه دهد تا با محتوای دیجیتال افزوده شده در تلفن هوشمند تعامل داشته باشند، اما ممکن است نیازی به کار با تمام نسخه‌های جدیدترین عینک‌های هوشمند AR نباشد.

2. فهرستی از ویژگی ها تهیه کنید

هنگامی که هدف یا هدف محصول خود را می دانید، گام بعدی تهیه فهرستی از ویژگی ها یا قابلیت هایی است که می توانید بر اساس اهمیت رتبه بندی کنید. می‌توانید دانش خود را در مورد آنچه که برای مشتریانتان «مهم‌ترین» است، با نگاه کردن به موارد زیر پایه گذاری کنید:

  • تحلیل رقبا: رقبای شما در حال حاضر چه چیزی را در این دسته ارائه می دهند و شکاف های موجود در خدمات یا محصول آنها کجاست؟
  • تحقیق کاربر: کدام ویژگی ها یا عملکردها برای مخاطب هدف شما مهمتر است؟ چگونه می توانید راه حل خود را از بقیه متمایز کنید؟
  • دانش صنعت: به عنوان یک متخصص در صنعت خود، باید درک اولیه ای از آنچه برای «قابل استفاده کردن» محصول شما نیاز است داشته باشید.

3. تکرارهای خود را ایجاد کنید

هنگامی که مهمترین ویژگی های خود را تعریف کردید، مرحله بعدی به سادگی ساخت ساده ترین نسخه محصول شما است. مورد را با توجه به آنچه که به نظر شما ضروری ترین ویژگی آن است بسازید و از خود بپرسید که آیا این مورد به هدف خود عمل می کند یا خیر.

اگر راه حل شما “قابل اجرا” به نظر می رسد، می توانید آن را برای مخاطبان هدف خود یا گروه کوچکی از آزمایش کنندگان بتا ارائه دهید تا بازخورد آنها را دریافت کرده و پیشنهاد را تأیید کنید. از گروه‌های متمرکز و مصاحبه‌های بازار برای جمع‌آوری اطلاعات تا حد امکان در مورد آنچه مردم دوست دارند یا دوست ندارند، استفاده کنید.

با استفاده از بازخورد خود، می توانید شروع به اعمال تغییرات در “حداقل” محصول قابل دوام خود کنید تا ویژگی ها یا عملکردهای ضروری بیشتری را اضافه کنید.

درک “حداقل محصول قابل دوام”

حداقل محصولات قابل دوام در صنایع و بازارهای متعدد امروزه مشهود است – به ویژه در دنیای در حال تغییر دیجیتال. به عنوان مثال، آمازون ممکن است یکی از محبوب ترین بازارهای آنلاین جهان امروز باشد، اما این طور شروع نشد. در عوض، جف بزوس شروع به خرید کتاب از توزیع‌کنندگان و ارسال آنها به مشتریان کرد، هر بار که فروشگاه آنلاین او سفارشی دریافت می‌کرد تا مشخص کند که آیا چشم‌انداز فروش کتاب کار می‌کند یا خیر.

زمانی که Foursquare برای اولین بار شروع به کار کرد، تنها یک ویژگی داشت. افراد می‌توانند در مکان‌های مختلف اعلام حضور کنند و نشان‌ها را برنده شوند. عامل گیمیفیکیشن چیزی بود که مردم را برای استفاده از این سرویس هیجان زده می کرد. نمونه های دیگر عبارتند از:

  • گروپون: Groupon امروزه یک پلتفرم تخفیف و کوپن بسیار بزرگ است که در شرکت های سراسر جهان فعالیت می کند. با این حال، زندگی خود را به عنوان یک محصول حداقلی ساده آغاز کرد که خدمات مشاغل محلی را ترویج می کرد و معاملات انحصاری را برای مدت کوتاهی ارائه می داد. در حال حاضر Groupon به طور مداوم در حال توسعه و به روز رسانی پیشنهادات خود است.
  • Airbnb: با شروع استفاده از آپارتمان خود بنیانگذاران، Airbnb به یک شرکت تک شاخ تبدیل شد که به مردم این فرصت را می‌دهد تا مکان‌هایی را برای اجاره کوتاه‌مدت در سراسر جهان فهرست کنند. بنیانگذاران آپارتمان خود را اجاره کردند تا مشخص کنند که آیا مردم قبل از اینکه در نهایت گسترش پیدا کنند، در نظر دارند در خانه شخص دیگری بمانند.
  • فیس بوک: پس از انتشار، فیس بوک یک ابزار رسانه اجتماعی ساده بود که برای ارتباط با دوستان استفاده می شد. پروفایل ها پایه بودند و همه اعضا از دانشجویان دانشگاه هاروارد بودند. این ایده به سرعت رشد کرد و به یک شبکه اجتماعی جهانی تبدیل شد. فیس بوک همچنان از بازخورد کاربران خود یاد می گیرد و ویژگی های جدیدی را امروز پیاده سازی می کند.

ایجاد حداقل محصول قابل دوام شما

ممکن است تعریف شما از «حداقل محصول بادوام» با تعریفی که توسط توسعه‌دهنده یا رهبر کسب‌وکار دیگری انتخاب شده است، نباشد. کلید موفقیت یافتن تعادل مناسب بین دوام – و هدف محصول شما و سادگی – یا به حداقل رساندن ویژگی های شما است.

با فهمیدن اینکه محصول شما به سادگی نمی تواند بدون چه چیزی باشد، شروع کنید و به تدریج با یادگیری و دریافت بازخورد از مخاطبان، ویژگی های بیشتری را اضافه کنید. در حالی که در ابتدا تولید چیزی بسیار «مینیمالیستی» می‌تواند چالش برانگیز باشد، اگر می‌خواهید از تمام مزایای یک MVP استفاده کنید، باید آن تکرارهای کوچک و ثابت را آزاد کنید.

فرض کنید می توانید با موفقیت معنی کلمات “حداقل” و “قابل اجرا” را همزمان با محصولات جدید خود تعریف کنید. در آن صورت، نتیجه باید یک کسب و کار چابک، گردش کار ناب، و فرآیندهای توسعه بهتر برای کل تیم شما باشد.

(برچسب‌ها برای ترجمه t) ویژگی ها



منتشر شده در 1402-12-27 16:37:02

منبع نوشتار

امتیاز شما به این مطلب
دیدگاه شما در خصوص مطلب چیست ؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

لطفا دیدگاه خود را با احترام به دیدگاه های دیگران و با توجه به محتوای مطلب درج کنید