از طریق منوی جستجو مطلب مورد نظر خود در وبلاگ را به سرعت پیدا کنید
چگونه از طریق بی تفاوتی طراح قدرت بگیریم
سرفصلهای مطلب
چگونه از طریق بی تفاوتی طراح قدرت بگیریم
ترس از بازگشت به آن فلج کننده است.
دلایل زیادی وجود دارد که می توانید به کار خود اهمیتی ن دهید. شاید همین کار را بارها و بارها پشت سر هم انجام داده باشید. شاید مشتری شما اصرار دارد روی درخواست چیزهایی که می دانید برای آنها کار نمی کند. شاید اتفاق خیلی مهم تری در زندگی شما افتاده باشد و شما چیزهای بزرگتری برای نگرانی دارید. ممکن است از «یکسانی» ظاهری طرحهای باند واگن دلسرد شوید.
از زمانی که برای اولین بار از من خواسته شد اسباب بازی هایم را بردارم، به کارم اهمیتی نداده ام
دلیلش هرچه که باشد، همه ما مواقعی را تجربه می کنیم که دقیقاً می دانیم باید چه کار کنیم… فقط اهمیتی نمی دهیم.
من یک چیزی در حد یک متخصص هستم روی این پدیده. از زمانی که برای اولین بار از من خواسته شد اسباب بازی هایم را بردارم، به کارم اهمیتی نداده ام. بدتر از آن، من حتی الان هم دامنه توجه یک ماهی قرمز را دارم.
طراحی وب سایت متفاوت است. وقتی آن را کشف کردم، جدید، هیجان انگیز بود و می توانستم آن را انجام دهم روی کامپیوتر رایانه. من آن را دوست داشتم و هنوز هم دوستش دارم. نوشتن کدی که باعث می شود طراحی در پنجره مرورگر اتفاق بیفتد هرگز برای من قدیمی نخواهد شد.
اما با این حال، گاهی اوقات، یک پروژه خاص باعث می شود که بخواهم دست هایم را با عصبانیت بالا بیاورم و تا روز قیامت بازی های ویدیویی انجام دهم. من از Skynet با تاکو و بازی های RPG استقبال می کنم.
پس در مورد آن چه کنیم؟ ابتدا به این سوال پاسخ دهید: این پروژه برای چه کسی است؟
برای یک مشتری
اگر پروژه برای یک مشتری است، فقط باید انجام شود. هیچ راهی برای دور زدن آن وجود ندارد. تعهد دادی شما این کار را دنبال می کنید و بهترین تلاش خود را می کنید زیرا یک حرفه ای هستید. هرچی کمتر باشه اشتباهه
با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید فقط با قهوه و بدبختی برای شرکت به کار بپردازید. کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا کار را آسان تر کنید روی خودت هرچه در حین کار بدبختی کمتری داشته باشید، کیفیت بهتری می توانید ارائه دهید.
برای خودت
در اینجا چند مکتب فکری وجود دارد. اولین مورد این است که تسلیم شدن کاملاً خوب است روی پروژه های شخصی زمانی که دیگر اهمیت نمی دهید. منظورم این است که وقت آزاد شماست. چرا خرجش کن روی چیزی که برایت مهم نیست؟
از سوی دیگر، آیا تعهدی که به خودتان داده می شود کمتر از تعهدی که به دیگری داده می شود اهمیت دارد؟ به نظر میرسد بسیاری از مردم با شکستن قولهایی که به خودشان دادهاند کاملاً خوب هستند، در حالی که هرگز نمیخواهند این کار را با مشتری انجام دهند. آیا این اشتباه است؟
من معمولا برای خودم نوشیدنی می خرم و خودم را می بخشم، اما ارزش فکر کردن را دارد.
عامل تعیین کننده برای من این است که آیا پروژه شخصی من هر نوع سود پایداری خواهد داشت یا خیر. اگر هر کاری که طراحی میکنم، مینویسم یا میکنم به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت در حرفه یا کیفیت زندگیام محسوب میشود، آنوقت باید انجام شود، حتی وقتی آن را احساس نمیکنم. وگرنه بهش میگم تجربه و حرکت روی.
چگونه به قدرت از طریق
بنابراین، به هر دلیلی – چه به این دلیل که مجبور هستید، یا می خواهید – شما از پس آن بر خواهید آمد. در اینجا پنج راه برای انجام آن به سبک وجود دارد:
1. شروع کنید
سخت ترین قسمت انجام کاری که برایتان مهم نیست شروع کردن است. این زمانی است که وسوسه می شوید تا آخرین لحظه کار را به تعویق بیندازید. سعی کنید این کار را نکنید.
2. به بخش دیگری از پروژه تغییر دهید
اگر می توانید با خیال راحت (بدون ایجاد مشکل) کار کنید روی یک جنبه متفاوت از پروژه برای مدتی، آن را امتحان کنید. تنوع صرف، وقفه از کار قبلی، می تواند روحیه شما را تقویت کند.
در واقع، کار می کند روی بخش متفاوتی از پروژه میتواند به شما ایدههایی برای انجام سریعتر یا آسانتر مشکلسازترین بخشها بدهد.
3. کاری قدیمی را به روشی جدید انجام دهید
این یکی مزایا و معایب خود را دارد.
حرفه ای: شما می توانید به این پروژه به عنوان فرصتی برای آزمایش یک چارچوب شبکه جدید، اسکریپت، ویرایشگر کد یا ابزار دیگری از نوعی نگاه کنید. تزریق کردن process کشف یک پروژه خسته کننده می تواند آن را بسیار سرگرم کننده تر کند و حتی شما را مشتاق به کار کند روی آی تی.
منفی: شما باید برای ساعات اضافی برنامه ریزی کنید و از کنترل نسخه استفاده کنید. چون آوردن ابزار جدید یا process بازی تقریباً تضمین شده است که باعث میشود چیزی جالب اشتباه پیش برود – وقتی این اتفاق میافتد، احتمالاً نباید برای ساعتهای اضافی صرف شده به مشتری صورتحساب بپردازید. روی سرریز پشته.
4) مانند عزیز انصاری بسازید و با خود رفتار کنید
نقاط عطف پروژه خود را جشن بگیرید. اگر در آن روز نیاز به انجام کارهای بیشتری دارید، با بازی های ویدیویی جشن نگیرید. این می تواند بسیار اشتباه باشد. اما جشن بگیرید به خود پاداش دهید زیرا در حال انجام کار دشواری هستید.
یک میان وعده بخورید. یک دور خود را تشویق کنید. هر چه که لازم است، خود را به جلو نگاه کنید.
5) آن را برون سپاری کنید
به عنوان آخرین راه حل، همیشه می توانید پروژه را به شخص دیگری برون سپاری کنید. فقط مطمئن شوید که این فردی است که می توانید به او اعتماد کنید تا همان کیفیت کاری را ارائه دهد که معمولاً خودتان ارائه می دهید. قبل از تحویل دادن آن به مشتری حتما آن را بررسی کنید.
از طرف دیگر، میتوانید بخشهایی از کاری را که دوست ندارید برون سپاری کنید. در هر صورت، این یک استراتژی مخاطرهآمیز است، زیرا هر کسی که به آن برون سپاری میکنید ممکن است با تاخیر مواجه شود یا از قضا به پروژه اهمیتی ندهد.
نتیجه
شما می توانید آن را انجام دهید! من به تو ایمان دارم. واقعا، واقعا پروژههای کسلکننده میتوانند مانند گودالهای غمانگیز به نظر برسند، اما برای همیشه دوام ندارند.
(برچسبها برای ترجمه)ساختن
منتشر شده در 1402-12-29 14:53:03
منبع نوشتار